پیشگفتار نویسنده
با یک هرج و مرج و آشفتگی رو به رو هستیم
در یک روز معمولی، بیش از 13 ساعت را صرف رسانه ها می کنیم و تلفن خود را 96 بار یا هر 10 دقیقه یک بار چک می کنیم، دو ساعت و 24 دقیقه در روز را در شبکه های اجتماعی می گذرانیم و در هر ثانیه، 995 عکس در اینستاگرام بارگذاری می کنیم. در پی آنیم تا پست، تصویر و وبلاگ بعدی را ببینیم و هیچکدام از کلاس های دوچرخه سواری، دیدار ها و قرار ملاقات های بعدی را از دست ندهیم.
در میان این همه شلوغی ها، برند ها سعی دارند از طریق صنعت تبلیغات، ما را متقاعد سازند تا محصولاتشان را خریداری کنیم، صنعتی که پیش بینی می شود تا سال 2024 به بیش از 769 میلیارد دلار درآمد برسد. این فشار و حجم رسانه ها ما را نسبت به اکثر تبلیغات بی تفاوت کرده است. گزینه ها و انتخاب های بسیار زیادی پیش روی ماست و در نهایت نیز نمی توانیم آنچه که می خواهیم را انتخاب کنیم. چیزی که در این لحظه، بسیار هیجان انگیز و یک ثانیه بعد، کاملا فریبنده به نظر می رسد چیست؟ اگر فردا صبح از خواب بیدار شویم، در مورد همه این برند ها چه چیزی را به خاطر خواهیم آورد؟ ما در زندگی دقیقا به دنبال چه هستیم؟ واقعا چه چیزی برای ما معنادار است؟ با وجود همه این صفحات، اپلیکیشن ها و پلتفرم های رسانه های اجتماعی، ما به دنبال یافتن یک چیز ساده، اما مهم هستیم: معنا
معنا بخشی به برند، تلاش و جست و جوهای ما برای معنا را رمزگشایی می کند تا ما را در درک جهان پیرامون خود کمک نموده و بازاریابان را قادر سازد تا در افقی بلند مدت، برند های خود را خلق، توسعه و محافظت نمایند.

همه افراد و کسب و کارهایی که دارای برند هستند باید این کتاب را مطالعه کنند زیرا مملو از معناهایی است که به ایجاد، رشد و حفظ برندهای موفق با بودجه ای محمدود کمک می کند. کتاب معنابخشی به برند، بازاریابان و رهبران کسب و کارها را به چالش می کشد تا تاکتیک های قدیمی خود را کنار گذاشته و به روش های جذاب و پرمعنا روی آورند. این کتاب، بینشی جدید و روشنگرانه برای درک نحوه عملکرد برندها و آنچه که امروزه مصرف کنندگان را هدا میکند، ارائه می دهد.