دیدگاه های دیوید آکر در برندسازی؛ اثری فاخر و کاربردی از پدر برندسازی نوین: 20 اصل اساسی برای رسیدن به موفقیت

نویسنده :
دیوید آکر
مترجم :
حسین حاجی بابایی فاطمه حاجی بابایی
ناشر :
نوبت و سال چاپ : 2 / 1399 تعداد صفحات : 320
نوع جلد / قطع: شومیز / رقعی وزن: 360
ویرایش : 0 شابک 9786001961335
موضوع اصلی : بازاریابی موضوع فرعی : برند

دریافت فایل:

افزودن به علاقه مندی ها
درحال حاضر موجود نیست قیمت : 50,000تومان

کتاب دیدگاه های دیوید آکر در برندسازی شامل پنج بخش و در بیست فصل به گونه ای نوشته و تدوین شده است که به طور گسترده موضوع برندسازی را تشریح و در ادامه راهکارهای برندسازی را به گونه ای شیوا و کارآمد آموزش داده و به صورت گام به گام با مخاطب همراه است. در بخش اول که شامل فصل اول و دوم کتاب دیدگاه‌های دیوید آکر در برندسازی نویسنده تاکید بر مفهوم برندسازی استراتژیک به صورت پایه دارد و برند را به عنوان یک دارایی می‌بیند، معتقد است که نقش مدیریت برند دچار تحول شده و از حالت تاکتیکی و واکنشی به حالت راهبردی و چشم اندازی تغییر کرده و از نظر مدیر سابق P&G “ارزش برند چیزی شبیه پیاز است که چند لایه و یک هسته دارد، هسته‌ی آن مصرف کننده ای است که تا پایان با شما خواهد بود.” برندسازی یک فرآیند نسبتا طولانی است و تنها بخش کوچکی از عواید آن، در کوتاه مدت حاصل می‌شود چون برند به عنوان یک دارایی از مجموعه است که حتی برای توجیه کردن طرح سرمایه گذاری برندسازی، همان روشی که برای قانع کردن افراد در سرمایه گذاری دارایی نامشهود استفاده می‌کنند، به کار می‌گیرند. در بخش دوم چشم انداز برند را بازگو می‌کند و لازمه‌ی هر برند را چشم انداز می‌داند که همان توصیف دقیق تصویر و آرمان های برند است و به نوعی هر آنچه که آن برند در ذهن تداعی می‌کند. در واقع هویت برند را چشم انداز آن می‌داند که عامل تعیین کننده در انتخاب فاکتورهای برند است. و اگر چشم انداز برند وجود نداشته و یا سطحی بوده، حرکت برند بی هدف خواهد شد و طرح های بازاریابی ناسازگار و نامناسب می‌شود. در ادامه از ارزش های سازمانی صحبت می‌کند” سازمان معمولا با ارزش هایش شناخته می‌شود و بر اساس ارزش هایش به پیش می‌رود “. و اعتقاد بر این دارد که در زمان ارائه خدمت که مشتری با افراد سازمان در ارتباط هستند، ارزش ها نمود پیدا می‌کند و اهمیت ویژه ای دارا است. اهداف سازمان شامل مجموعه ای از هدف‌ها، که بین آنها یکی بالاتر از بقیه قرار می‌گیرد که آن را هدف برتر نام گذاری کرده است و آن را پایه برای رابطه با مشتری و دلیل ارتباط مشتری با سازمان را احترام قائل شدن به هدف برتر می‌داند. یکی از موضوعاتی که از نظر نویسنده جالب می‌آید تاکید بر مزایای کارکردی که در کتاب دیدگاه های دیوید آکر در برندسازی است که اگر فرض کنیم مشتریان با دید منطقی خرید می‌کند و از آنها دلایل انتخابشان را بپرسیم، در جواب از دلایل کارکردی استفاده می‌کنند و بیشتر مزایای کارکردی از سایر تداعی های برند توجه هایشان را جذب می‌کند. و چیزی که آن را از مزایای کارکردی بدتر می‌داند راهبردهایی که بر این اساس وجود دارد، فاقد تاثیر است. دلیل دیگری که برای ناکارآمد بودن این کارکردها دارد محدود کننده بودن آن است و در آخر به این نتیجه می‌رسد که فراتر از ویژگی ها و کارکردها عمل کردن، معقول است. و از تداعی های سازمانی و شخصیت برند و مزایای احساسی، خودابرازی و اجتماعی به عنوان چشم انداز و ارزش ها استفاده می‌کند. در بخش سوم کتاب دیدگاه های دیوید آکر در برندسازی ، زندگی بخشیدن به چشم انداز برند را مدنظر دارد و با منشا ایده‌ها در برندسازی که با بررسی روشها از جمله مهمترین آنها : ـ الگوهای بیرونی ـ نقاط تماس برند ـ انگیزه های مشتری ـ نیازهای برآورده نشده ـ فرصت طلبی ـ بهره گیری از دارایی‌ها ـ سودمندترین شرایط برای مشتری ایده های خلاقانه را برای برندسازی منشاگیری می‌کند. و در ادامه توجه به کانون های جذب مشتری دارد که در آن با مطرح کردن مثال هایی از برندهای معروف سعی در ساده سازی و جا انداختن این کانال ها در ذهن مخاطب هدف آن است. نویسنده برندسازی درونی را یک جزء اصلی برای سازمان می‌داند و “هدف برند سازی درونی اطمینان از اطلاع کارکنان نسبتبه چشم انداز برند و مهمتر از آن اهمیت دادن آنها به برند است.” داشتن یک برند قدرتمند درونی را دارای چند مزیت می‌بیند که: ـ به کارکنان و شرکا انگیزه می‌دهد. ـ کارکنان را مشتاق به یافتن و پیاده سازی طرح‌های خلاقانه می‌کند. ـ نیروی کار انگیزه لازم برای گفتگو با دیگران درباره برند را خواهد داشت. ـ برند چشم‌اندازی بالاتر که شامل اهداف بالاتر میتواند برای کارکنان معناسازی و آنها به موفقیت سوق دهد. ـ راهبر فعال در برندسازی درونی می‌تواند حامی فرهنگ سازمانی باشد که مبنای راهبرد و پیاده سازی آن است. بخش چهارم این کتاب به حفظ تناسب برند اشاره دارد که باید در این قسمت از کار سه عامل تهدید کننده‌ی تناسب برند را درنظر داشت و با واکنش درست نشان دادن روش های انرژی بخشیدن را به برند آموزش داد. و در آخر که بخش پنجم کتاب دیدگاه های دیوید آکر در برندسازی به مدیریت و بهره برداری از مجموعه برندها پرداخته است به شما استراتژی لازم یاد می‌دهد که به دنبال آن نتایجی از جمله وضوح و روشنی، ارتباط و ایجاد بسترهای قدرتمند برای برند و وضایف واضح برند و … را به دنبال خواهد داشت. و در ادامه از گسترش عمودی برند با ریسک ها و پاداش هایی که به همراه دارد، صحبت می‌کند و در آن از دو حوزه ی بازار، دسته بندی آنها و چگونگی ورود برند به این بازارها را مورد بحث قرار می‌دهد.

تا کنون دیدگاهی برای این کالا ثبت نشده است، شما اولین نفر باشید...