در اینجا سه نکته اصلی مطرح می شود. نخست، مدل های سنتی تصمیم گیری استراتژیک بینش های مفیدی درباره انتخاب به دست داده است. همچنین این مدل ها به شکل مناسبی تأکید کرده اند که تصمیم گیران به لحاظ شناختی محدودند، تصمیم گیران قدرتمند معمولاً کار خودشان را می کنند، و این که شانس مهم است. دوم، به رغم این نقاط قوت، این مدل ها محدودند، به ویژه از لحاظ برداشت شان از شناخت، عاطفه، و پیامدهای هنجاری. و سوم، بداهه پردازی ممکن است استعاره جدید و مفیدی برای اندیشیدن به انتخاب استراتژیک باشد. تیم مدیریت ارشد مانند گروه جاز، تصمیم استراتژیک به مانند موسیقی، و اجرای تطبیقی و ماهرانه بخشی از استعاره کلی تر بداهه پردازی هستند که ممکن است تفکر درباره تصمیم گیری استراتژیک را از عقلانیت محدود، قدرت و سیاست، و سطل زباله فراتر ببرند.
طراحی و پیاده سازی توسط ایده گستران
تمامی حقوق برای کتاب درخشش محفوظ است