نحوه و میزان دخالت دولت در اقتصاد یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز میان اقتصاددانان است که در سال های اخیر با وقوع بحران های مالی و بانکی به اوج خود رسیده است. از سویی سیاست مداران و دولت مردان می خواهند با پررنگ جلوه دادن نتایج کوتاه مدت سیاست های اقتصادی در پیش گرفته شده از سوی دولت ها، به مداخلات بیشتر دامن زنند. از سوی دیگر اقتصاددانان کلاسیک که جریان اصلی علم اقتصاد را تشکیل می دهند تلاش می کنند تا با تبیین آثار و هزینه های بلندمدت مداخلات اقتصادی دولت ها، ضرورت تعیین حد بهینه مداخله دولت در اقتصاد را اثبات کنند.

در کتاب حاضر با توجه به نیاز و ضرورت آشنایی دانشجویان و پژوهشگران با نوشتارهای مورد استفاده از سوی اقتصاددانان جریان اصلی، معیارهای دخالت دولت در اقتصاد و حد بهینه مداخله از دید این گروه بررسی و تبیین خواهد شد. توجه خوانندگان گرامی را به این نکته معطوف می دارد که اقتصاددانان نهادگرا در خصوص فرض های به کار رفته در نظریه های اقتصاددانان کلاسیک تشکیک ورزیده اند و می کوشند تا چارچوب علمی جامع تری را برای تحلیل مسائل اقتصادی به کار برند.

نویسندگان این کتاب، ضمن تأیید برخی ایرادها و ابهام های وارد آمده به نظریه های اقتصاددانان کلاسیک، شناخت دقیق اندیشه های این گروه را توصیه می کنند؛ زیرا معتقدند که نخست، فهم نظریه های این اندیشمندان به منزله بهره مندی از تجربه و تلاش بشر در شناخت رفتار انسان است، که باید به دقت مطالعه و بررسی شود؛ و دوم، یادگیری تفکر و نحوه تحلیل ایشان برای تدوین و طراحی الگوهای پیچیده تر در چارچوب پژوهش های اقتصاد نهادگرا لازم و ضروری است. به این ترتیب در کتاب حاضر، که در نه فصل تهیه و ارائه شده است، به ارائه تفکر اقتصاددانان کلاسیک متعلق به جریان اصلی پرداخته شده است.

فهرست:

1. مروری بر جایگاه و نقش دولت و بخش عمومی در اقتصاد

2. عدالت از دیدگاه اسلام و وظایف دولت در حکومت اسلامی

3. معیارهای وضعیت بهینه

4. شاخص ها و معیارهای اندازه گیری تغییرات رفاه

5. موارد لزوم مداخله دولت در بازار- مورد کالاهای عمومی

6. موارد لزوم مداخله دولت در بازار- مورد پیامد خارجی

7. موارد لزوم مداخله دولت در بازار- مورد انحصار طبیعی

8. دیگر موارد لزوم مداخله دولت در بازار- بازارهای مالی و بهینه دوم

9. توزیع درآمده